10 خرداد

لزوم استراتژی بازاریابی در صنعت گردشگری

بازاریابی در صنعت گردشگری یک سازوکار مدیریتی میان مدت و بلند مدت است که نیازهای گردشگران فعلی و آتی را پیش‌بینی و برای پاسخگویی به این نیازها برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام می‌دهد تا بتواند رقابت بین شرکت‌های ارائه دهنده خدمات توریستی مانند شرکت‌های مسافرتی، خطوط هواپیمایی، هتل‌ها و حتی مردم محلی را به عنوان عاملان اصلی در پیشبرد فروش در این نوع بازاریابی ایجاد نماید.

چراکه در بازاریابی گردشگری یک کشور را با تمام مردم، آداب و رسوم و تاریخ و طبیعت‌ اش به یک انسان عرضه می‌کنیم و بر خلاف بازاریابی کالا عمل می‌نماییم. در نتیجه کیفیت این نوع بازاریابی بسیار متغیر و حائز اهمیت است.

شاید مشکلات اصلی در بازاریابی گردشگری، تفاوت فرهنگی میان گردشگران (توریست‌ها) و مردم محلی است. لذا باید شرایطی را ایجاد کرد که مردم محلی از ورود گردشگران متنفع شوند و از گردشگران استقبال کنند و اختلافات فرهنگی را راحت‌تر بپذیرند و در نهایت این امر موجب رضایتمندی گردشگران خواهد شد.

پس در بازاریابی گردشگری هنگامی که بتوانیم میان خواسته‌های گردشگر و خواسته‌های عوامل پیشبرد فروش در بازاریابی گردشگری یک توازن برقرار کنیم، به طور حتم می‌توانیم به تداوم صنعت گردشگری در هر کشور امیدوار باشیم.

گردشگری از دیرباز در ایران رونق داشته و شواهد تاریخی فراوانی دال بر این مدعا وجود دارد، اما، میزان گردشگری در کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای فعال در حوزه جاذبه‌های تاریخی و باستانی و جاذبه‌های طبیعی و حتی درمانی از نظر آمارهای داخلی و سازمان جهانی گردشگری، آنچنان که باید رشد و توسعه نیافته است. اما این آمارها نباید ما را از نقد شرایط گردشگری در ایران باز دارد. زیرا درآمد حاصل از گردشگری برای ایجاد اشتغال پایدار، افزایش درآمد سرانه و تنوع منابع درآمدی می‌تواند حائز اهیمت باشد.

لذا مسئولان با نگاهی به توریسم به عنوان یک منبع درآمدی، می‌بایست پس از گذر از مرحله معرفی اینگونه جاذبه‌ها، نسبت به مشارکت سرمایه‌گذاران و توسعه امکانات رفاهی گام‌های اساسی بردارند تا در مرحله تثبیت میزان گردشگر ورودی به کشور، ایران به عنوان مقصد تکراری و خسته کننده شناخته نشود و درآمد سرانه قابل مشهودی از این منبع اقتصادی کسب گردد و سهم اندک درآمدی ایران از سرانه جهانی در صنعت توریسم افزایش یابد. به طور مثال شهر دبی به عنوان مقصد گردشگری مردم اروپا و آمریکا در فصل پاییز و زمستان شناخته می‌شود و توانسته است حداقل میزان گردشگر ثابت شده‌ای را در این فصول داشته باشد.

از سویی دیگر ایران در ده سال گذشته یک مقصد اصلی به خصوص برای توریست درمانی در منطقه بوده است، ولی اکنون کشور ترکیه با نگاهی به سرمایه‌گذاری دراز مدت در بخش درمان و بازاریابی این بخش از صنعت توریسم درحال ربودن بازار توریست درمانی ایران است. در حالی که تمرکز بازاریابی در کشورمان از بازاریابی تاریخی و طبیعی و حتی بازاریابی توریست درمانی به بازاریابی توریست مذهبی تغییر نگرش داده و بیشتر سرمایه‌گذاری ایران برای جذب گردشگر مذهبی از کشورهای مسلمان همسایه است.

اگر نگرش ما در مورد توریسم به منزله یک صنعت باشد، پس در این صورت گردشگری باید به عنوان یک کالا مراحل مختلفی همچون تولید، توزیع، بازاریابی و مصرف را از طریق برنامه‌ریزی مدونی طی کند. کشور ما از نظر تولید منابع تاریخی، طبیعی، مذهبی و حتی درمانی ، در مرحله غنی قرار داد. اما مرحله توزیع و بازاریابی در این صنعت به سرمایه‌گذاری وسیعی در جهت معرفی جاذبه‌های توریسی، فرهنگ و تمدن ایران نیاز دارد تا بتوانیم گردشگران با سطح درآمدی بالا را به کشور هدایت کنیم.

در حالی که گفته می‌شود توریست می‌تواند درآمدی بیش از نفت برای ایران به همراه داشته باشد، اما شاهد آن هستیم که در کشورمان هنوز بازاریایی صحیحی برای جذب گردشگران خارجی بصورت گسترده انجام نشده است. شاید یکی از دلایلی که ایران به سهم واقعی خود از بازار جهانی گردشگری دست نیافته است، فقدان یک برنامه بلند مدت استراتژیک در حوزه بازاریابی و الزام سازمان‌های مرتبط به ارایه گزارش و پایبندی به برنامه های دراز مدت است.

 

* حمیدرضا یعقوبی آوینی – کارشناس ارشد کسب‌وکار

 

 

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.